زندگی

jane

غرق رویا
زندگی

 

 

 

 

به نظر من زندگی از چایی هم تلخ تره.اونقدر تلخه که فقط با شیرینی کوچولو اندکی از تلخی آن کاهش می یابد.

 

زندگی همچون عروسی است که جامه ی سیاه بر تن دارد. آری نام آن خوش است اما باطنی سیاه تر دارد.

زندگی همچون کوهی است که قله ی آن مشخص نیست و همواره باید در راه رسیدن به قله ی آن تلاش کرد و هنگامی هم که به قله می رسیم زندگی تمام میشود.

زندگی همچون سرو بلندیست که گهگاهی پرتوهای نوری از لا به لای شاخه های بلندش بر صفحه ی سرنوشت می تابد.

زندگی سرگذشت درگذشت آنان است که هر کدامشان با عمری تلاش به وجود آمده اند.

زندگی هم چون گلدان شیشه ای است که در وسط اتوبان سرنوشت قرار دارد و هر لحظه امکان شکستن آن وجود دارد.

زندگی برای بسیاری از انسان ها آن قدر بی ارزش است که تا صبرشان تمام می شود خود را از زندگی خلاص می کنند.

زندگی بیابانیست بی آب و علف که همواره باید راه رفت و دوید تا به مرز ابر ها رسید .

زندگی غمیست که هیچکس طاقت آن را ندارد و دوست دارد آن را با دیگری شریک شود .

ای کاش شادی اندک زندگی همیشه جاودانه بود تا هیچ وقت از زندگی خسته نمی شدیم.

زندگی همچون پرنده ای است که هر وقت زمانش رسید پر می زند و می رود



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در جمعه 9 / 9 / 1390برچسب:,ساعت1:34توسط jane |